مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
جان می دهم فـقط و فـقـط پای سامرا زاده شـدم بـه شـوق تـمـنّـای سـامـرا دیگـر نـیـازمند کـسی نـیـستـم که من هـستـم گـدای دست تو آقـای سـامـرا حال مرا برای خـودت روبه راه کن حاذق ترین طبـیب؛ مسیـحـای سامرا از لـطف بـی نهـایـت تو بی مـقـدمـه پـر زد دلـم به گـنـبـد زیـبای سـامـرا حـالا شـدم برای حـریـمت کبـوتـری ای منتهای عـشق خـداونـد؛عـسگری ای دومین حسن که وجودت خدایی است صبر تو مرتضایی دلت مجتبایی است در کنج صحن خلوت توحضرت مسیح در سجده و نماز و دعایی خدایی است صدها درود و تـهـنـیت سبـز بر دلی که آب و تاب عاشقی اش سامرایی است وقـتی کـبـوتری به هوای تو می پـرد دیگر کجا به فکر فرار و جدایی است هرکس که می رسد تو به او لطف میکنی فرقی نمی کند طرف اصلأ کجایی است با این حـساب بر در این خـانـه آمـدم بر دور شـمـع روی تو پـروانـه آمدم ای جلوۀ حـقـیـقی هفـت آسمان حسن رفته شعاع نور تو تا لا مکـان حسن در زیـر چـتـر سایـۀ تـو آرمـیـده ایـم از پرتو جمال تو روشن جهان حسن در مدح تو هـمیـشه قـلـم کم می آورد قفل است درسرودن تو هر دهان حسن می خوانمت به طرز زمان های کودکیم بابای مـهـربـان «امـام زمـان» حـسن بنیان گـذار کرب و بلا روز اربعـیـن ای بـانـی زیـارت ما شیـعـیـان حسن شغل همیشگیم دراین خانه نوکری ست کار هـمـیشگـی شما بـنـده پروی ست حتی بـهـشت در به در آستـان توست تنها نه آسمان که زمین هم از آن توست قطره اگر کنار تو باشد که قطره نیست زیرا که تحت مرحمت بی کران توست از پشت پرده یک دو کلامی سخن بود گوشم در انتـظـار شنـود بیان توست بـیـن درنـدگـان به نـمـاز ایـستـاده ای اینهم نـشانه ای ز جـلال نهان توست هر چند ظاهـراً تو به مکّه نرفـته ای کعبه همیشه گرم طواف نشان توست روز ولادت تو زمان هم عهدی است بعد تو جـانشین بلافصل مهدی است |